سرنوشت بدن در وضعیت پست مدرن، موضوعی است که بسیاری از نظریهپردازان دوران معاصر بدان پرداخته اند. آرتور و ماریلوئیز کروکر در نوشتههای خود با عنوان «تسخیرگران بدن» به تحلیل و دگردیسی بدن در دوران پست مدرن پرداختهاند و در مورد بیثباتیهای وضعیت پیکر در شرایط اجتماعی امروز قلم زدهاند.
پدیده «جهش» و استحالهی بیولوژیک از جمله مسائل حاد و تابوهای عمیق جامعهی امروز ما را تشکیل میدهند. تسخیرشدگی جنسیت و یا انگارههای تمثیلی و پژوهشهای آزمایشگاهی یکی از دغدغههای دوران پست مدرن را به وجود آورده است. اگرچه امتزاج ماشین و انسان و شخصیت سایبورگ از ورای فیلمهای تخیلی به مثابهی واقعیتی امکانپذیر نمایانده شده است، لیکن ترکیب انسان - حیوان از عهد کهن و دوران انیمیسم تا به امروز ذهن انسان را به خود مشغول کرده است. امروزه انگارهی همذات پنداری دوران عتیق جایش را به پیکرهای تخیلی پسا انسانی داده است.
در شکل کهن همذاتپنداری از ترکیب پیکر انسان و سر و یا اندام حیوانی، موجودی ماورای قدرت انسان به جهان آمد که نیروهای برتر طبیعت را در پیکر انسانی ذخیره می نمود و بازساختههای سیبرنتیکی امروز به انسان وارههایی را میسازند که تشخیص و قائل شدن تفاوت بین آنها و انسان واقعی مشکل است.
مجسمههای فریدون آو گونههایی دوسویه هستند که شکلی از دگردیسی و واکاوی و استحاله را از سر گذراندهاند. تندیسها ترکیبی از چند عنصر نمادین به وجود آمده اند: نخست؛ شکل تندیس که به سرپلههای قصری جادویی ماننده است. دوم؛ پیکر تندیس که با حداقل گرایی بدل به حضوری نامتجانس و کم اهمیت شده است. سوم؛ چهرهی تندیس که اغلب از قوالب و مجسمه های کلاسیک شکل گرفته است که تجلی نوعی زیبایی جاودانه از دوران هلنی را بازتاب مینمایند و سرانجام شاخهای بلند تندیسها که به آنها هیبت «پان»ها یا همان خداوندگار چوپانهای کوهستانهای دورافتاده و بلند را بخشیده است.
دیوهایی که نگهبان گلههای انسانی هستند و حضوری ساتیریک در اسطورههای کهن دارند. مجموعهی این جفت و جورها بدل به تندیسهای غیر متعارفی گشتهاند که از زیبایی جاودانی نامانوسی برخوردارند. این انگارهها به سکوهای شکوهمندی ماننده هستند که بر راس پلههای باشکوه یک قصر قرار گرفته اند. زیبایی هولانگیز آنها، پرجذبه، دلنشین و سرد است. ترکیب عناصر کهن با نشانههای امروزین تجلی دلنشین هنرمند است از دنیای نوین و واقع شدن در وضعیت پست مدرن.
خوانش مفهوم نهان در بطن این تندیسهای غریب از طریق لایهبرداریهای بینامتنی امکانپذیر میشود. این سردیسها از ترکیب عناصر جادویی شکل گرفتهاند و از سیالیت اسطوره های کهن رنگ پذیرفتهاند. بیگمان هنرمند در پی کشف معنای کلی نشانههایی است که در این ترکیب (انسان، حیوان و شی) به کار برده است. نوعی اسطورهی معاصر که از نهان هنرمند جوشیده و شکل گرفته است. آثار سپیدی که از چنگال شیر، چهرهی یخ بستهی ایزدبانوی یونانی و اسکلت سر گاو شاخ زرین آپیس، گردونهی آشوری و شاخهای بلند و طلائی گوزنهای دشتهای منجمد قطب و استبهای سیبری و لاک پشت جزایر کارائیب شکل گرفته است. این کمالیافتگی فرم در سکویی معنادار بدل به تندیسهای زیبای فریدون آو شدهاند و با هیبتی تهدیدکننده در انتظار دیدار مخاطب بر بالای سکویی جای خوش کرده اند.